ردپای کربن به میزان کل انتشار گازهای گلخانهای ایجاد شده توسط یک سازمان، رخداد، محصول یا شخص گفته میشود. شواهد بسیاری مبنی بر تغییرات اقلیم نشان میدهد که بشریت باید نگران آینده باشد؛ و نگران موضوعی به نام ردپای کربن!
ردپای کربن (carbon footprint) به میزان کل انتشار گازهای گلخانهای (GHG) ایجاد شده توسط یک سازمان، رخداد، محصول یا شخص گفته میشود. با وجود این تعریف، محاسبه میزان کل ردپای کربن به خاطر مقدار زیاد دادهها و این حقیقت که دی اکسید کربن با رویدادهای طبیعی هم تولید میشود، ناممکن است. بنابراین این تعریف جدید برای ردپای کربن پیشنهاد شده است: «مقیاسی از مقدار کل خروجی دی اکسید کربن (CO2) و متانول (CH4) مربوط به یک جمعیت، سامانه یا فعالیت معین با در نظر گرفتن همه منابع، فرونشینها، ذخیرهشدنها در محدود زمانی و مکانی آن جمعیت، آن سامانه یا فعالیت».
غلظت دی اکسید کربن در اتمسفر در بالاترین حد خود در ششصد و پنجاه هزار سال گذشته است و به صورت جدی نیز در حال افزایش میباشد. خشکسالی، قحطی و افزایش سطح آب اقیانوسها تنها بخشی از تبعات قابل پیشبینی افزایش انتشار گازهای گلخانهای میباشند. به گزارش کنوانسیون تغییر اقلیم، رتبه ایران در سال 2017 از نظر تولید گاز دیاکسید کربن در دنیا هفتم بوده است.
گازهای گلخانهای از راه فعالیتهای مربوط به حمل و نقل، پاک کردن زمین و تولید مواد غذایی، سوخت، کالاهای ساخته شده، مواد، چوب، جادهها، ساختمانها و خدمات وارد جو زمین میشوند و برای سادگی اغلب برحسب میزان دیاکسید کربن یا معادل دیاکسید کربن سایر گازهای گلخانهای گزارش میشوند. اصطلاح ردپای کربن در واقع از اصطلاح «ردپای بومشناختی (ecological footprint)» نشأت میگیرد که در دهه 1990 به کار گرفته شد و به معنای شمار «کره زمینهای» مورد لزوم در صورتی است که همه افراد روی کره زمین به همان اندازه شخصی که ردپای بومشناختیاش محاسبه میشود، مصرف میکردند. اما ردپای کربن اختصاصیتر از ردپای بومشناختی است، زیرا بهطور مستقیم میزان خروجی گازهای عامل تغییرات آب و هوایی به جو را اندازه میگیرد.
ردپای کربنِ خانوارها را میتوان به دو بخش مستقیم و غیرمستقیم تقسیم کرد: منابع «غیرمستقیم» که بیشتر ردپای کربن خانوارهای معمول مربوط به آنهاست، شامل خروجی سوخت مصرفی برای تولید کالاهایی است که دورتر از مصرفکننده نهایی تولید میشوند. بخش «مستقیم» شامل خروجی ناشی از سوختی است که در وسیله نقلیه یا اجاق گاز خانه فرد مصرفکننده به کار میرود. میانگین انتشار کربن یک خانوار آمریکایی در حدود ۵۰ تن دیاکسید کربن در هر سال است و بیشترین میزان آن از منابع غیر مستقیم حاصل میشود. این عدد ۵ برابر میانگین جهانی است، که برای هر خانوار در هر سال حدود ۱۰ تن دیاکسید کربن تعریف شده است.
متداولترین راه برای کاهش انتشار کرین توسط بشر، کاهش مصرف، دوباره استفاده کردن و بازیافت میباشد. در تولیدات صنعتی این کار میتواند با بازیافت مواد بستهبندی و فروش موجودیهای قدیمی یک صنعت به صنایع دیگر انجام شود. در خانوارها میتوان از ظروف چندبار مصرف مانند فلاسکها برای قهوه روزانه یا برای آب و دیگر نوشیدنیهای سرد به جای ظروف یکبار مصرف استفاده کرد. گزینه دیگر کمتر رانندگی کردن است. دوچرخه سواری کردن، راه رفتن، استفاده مشترک از خودروها یا وسایل نقلیه عمومی، نه تنها از لحاظ مالی به نفع یک فرد است بلکه با کمتر سوزاندن سوختها، انتشار کربن کمتر را در پی خواهد داشت. راه دیگر کاهش انتشار کربن توسط بشر، استفاده کمتر از کولر یا سامانههای گرمایشی است. با عایق کردن دیوارها یا درزگیری کردن اطراف درها و پنجرهها، میتوان تا ۲۵% هزینههای گرمایش یک خانه را کمتر کرد. همچنین ساکنان یک خانه میتوانند لباسهای گرم مناسبتری بپوشند تا انرژی کمتری برای گرم کردن خانه مصرف شود.
انتخاب رژیم، تأثیر مهمی بر انتشار کربن توسط هر فرد دارد. منابع حیوانی پروتئین (بهویژه گوشت قرمز)، برنج (بهخصوص آنهایی که در شالیزارهایی با میزان انتشار بالای متان تولید میشوند)، غذاهایی که از مسافتهای دور منتقل میشوند یا با استفاده از سامانه حمل و نقل دارای سامانه سوخت ناکارآمد (برای مثال، کالای بهشدت فاسد شدنی که در طول یک مسیر طولانی بهصورت هوایی فرستاده شود) و مواد غذایی که فرآوری و بستهبندی میشوند، در میان موارد اصلی در رژیم با کربن بالا میباشد. دانشمندان دانشگاه شیکاگو اینطور تخمین زدهاند که متوسط رژیم یک آمریکایی که ۲۸٪ کالریهایش را از غذاهای حیوانی بهدست میآورد، مسئول تقریباً یک و نیم تن گازهای گلخانهای میباشد. محاسبات آنها نشان میدهد که حتی جایگزین کردن یک سوم پروتئین حیوانی در متوسط رژیم یک آمریکایی با پروتئین گیاهی (برای مثال دانههای گیاهی یا غلات) میتواند انتشار کربن را تا نصف تن کاهش دهد.
جنبش ردپای کربن بر اشکال فردی تعدیل کربن تأکید میکند، مانند استفاده بیشتر از سامانه حمل و نقل عمومی یا کاشت درخت در مناطق جنگل زدایی شده برای کاهش انتشار کربن فردی.