به گزارش گروه مشاوره بوستون (BCG) در زندگی تجاری امروز، شرکتها برای ایجاد نوآوری و یافتن ایدههای جدید به فراتر از مرزهای خود نگاه میکنند.
امروزه نوآوری یک بازی خارجی است و در زندگی تجاری امروز، شرکتها باید برای یافتن ایدههای جدید به فراتر از مرزهای خود نگاه کنند. اما آنها چگونه به این ایدهها دسترسی داشته باشند؟ همانطور که در خبر قبلی (بسترهای همکاری و اکوسیستمها چگونه نوآوری را تغییر میدهند؟ بخش اول) اشاره شد، پلتفرمها سبب میشوند که گروهی از افراد و سازمانها گرد هم بیایند و اکوسیستمهایی ایجاد کنند که شرایط ارائه محصول یا خدمات را آسان و به پیشرفت حوزه جدید علم و فناوری کمک نمایند. بدین ترتیب دسترسی به ایدههای نو برای شرکتها با کمک اکوسیستمها فراهم میشود. اما اکوسیستمها ممکن است برای اهداف مختلف شکل بگیرند. در اینجا برخی از رایجترین مواردی که مربوط به نوآوری است، آورده شده است:
ایجاد قابلیتها:
بسیاری از اکوسیستمها برای آوردن تخصص از سایر صنایع ایجاد شدهاند. تحقیقات BCG نشان میدهد که 83% از اکوسیستمهای دیجیتال شامل بیش از چهار مورد و 53% شامل بیش از شش شریک صنعتی هستند. برای مثال، یک تولیدکننده لوازم الکترونیکی خانگی ممکن است با تولیدکنندگان حسگر و دوربین، ارائهدهنده نرمافزار هوش مصنوعی و امکانات تحقیقاتی همکاری کند تا یک ربات خلاء پیشرفته را به بازار بیاورد. در گذشته خودروسازان، برای ورود به بازار جدید (مانند چین)، یک شرکت سرمایهگذاری مشترک یا اتحادیهای با سازنده تجهیزات اصلی (OEM) تشکیل میدادند و یا با صدها تأمینکننده برای تأمین قطعات، قرارداد منعقد میکردند. این مشارکتهای سنتی هنوز وجود دارد، اما امروزه یک شرکت خودروسازی معمولی اروپایی از اکوسیستم بیش از 30 شریک در پنج صنعت مختلف و چندین کشور استفاده میکند.
برای مثال، اکوسیستم هوشمند کاترپیلار (Caterpillar) شامل چهار نوع همکاری با تمرکز قوی بر ساختار معاملات انعطافپذیر مانند مشارکت و سرمایهگذاری اقلیت، همراه با سرمایهگذاری مشترک و ادغام و تملک (M&A) است. کاترپیلار برای ارتقای فناوری پلتفرم صنعتی اینترنت اشیای اختصاصی خود مشارکت کرده و برای گسترش قابلیتهای اتوماسیون، بهینهسازی و تجزیه و تحلیل پلتفرم، سرمایهگذاریهای کوچکی انجام داده است. برای بیشتر شرکتها، این نوع معاملات انعطافپذیر به فرآیند متفاوتی نسبت به قراردادهای سنتی نیاز دارند، فرآیندی که سریعتر و نزدیک به تجارت است.
توسعه محصولات و خدمات جدید:
اکوسیستم میتواند به چندین بازیگر، راهی قدرتمند برای ایجاد جریان درآمد جدید از محصولات و خدمات ارائه دهد که آنها نمیتوانند به تنهایی آن را توسعه دهند و به بازار عرضه کنند. برای مثال، اکوسیستم علی بابا طیف گستردهای از خدمات را برای کاربران پلتفرم علی بابا ارائه میدهد: سفر، سرگرمی، بازی، امور مالی، حمل و نقل و تجارت الکترونیکی. این ترکیب برگزیده، مجموعه وسیعی از دادهها را ایجاد میکند که علی بابا آنها را بهطور متمرکز جمعآوری و تجزیه و تحلیل میکند. علی بابا با گرفتن اطلاعات از منابع متعدد، میتواند پیشنهادات شخصی با بالاترین اثرگذاری را برای کاربران تنظیم کند و ابزارهایی را ارائه دهد که به فروشندگان آنلاین خود کمک میکند تا مشاغل خود را توسعه دهند. نتایج به نوبه خود دادههای بیشتری برای اکوسیستم ارائه میدهد.
در سالهای اخیر، علی بابا این مدل را گسترش داده است تا خدمات Ant Financial (از زیرمجموعههای جداشده از Alipay) را به یک نیروی اصلی در فناوری مالی تبدیل کند. امروزه این شرکت با بیش از 520 میلیون کاربر با ارزشترین شرکت فین تک در جهان است. آنت (Ant) با استفاده از فناوری یادگیری ماشینی و دادههای اکوسیستم علی بابا، مجموعهای از خدمات مالی را به بازار تحت بانک ارائه میدهد. دادهها و قابلیتهای تجزیه و تحلیل علی بابا، آنت را قادر میسازد تا امتیازهای اعتباری را به افراد و مشاغل کوچک اختصاص دهد. در سال 2017، آنت دو طرح جدید را آغاز کرد: یک گزینه پرداخت که از فناوری تشخیص چهره استفاده میکند؛ و Ant Forest که از فناوری بازیهای دیجیتالی استفاده مینماید تا کاربران بتوانند ردپای کربن خود را، که ناشی از برقی است که برای روشن کردن دستگاهها یا شبکههای ارسال و دریافت و ذخیرهسازی داده استفاده و سبب افزایش گازهای گلخانهای و گرم شدن زمین میشود، ردیابی کنند. این خدمت در حال حاضر حدود 200 میلیون کاربر را جذب کرده است.
جمعآوری و استفاده از دادهها:
اکوسیستمهای داده نقشی اساسی در تعیین آینده رقابت، بهویژه در بسیاری از صنایع B2B ایفا خواهند کرد، زیرا شرکتها را قادر میسازد تا کسب و کار داده ایجاد کنند. چنین مشاغلی نهتنها به دلیل ایجاد جریان درآمد مکرر با سود بالا، بلکه به دلیل ایجاد مزیت رقابتی ارزشمند هستند. محصولات و خدمات جدید بر پایه داده، پیشنهادهای ارزشمندی را ارائه میدهد که فراتر از محصولات سختافزاریِ سنتی یک شرکت است، روابط مشتری را عمیقتر میکند و موانع ورود دیگران را افزایش میدهد. آنها همچنین موقعیتهای بسیار قابل دفاعی را ایجاد میکنند که ریشه در اقتصاد مقیاس و دامنه دارد، مشابه موقعیتهایی که براساس مالکیت معنوی (IP) یا اسرار تجاری ایجاد شدهاند.
دسترسی به مالکیت معنوی:
تغییرات در بازار مالکیت معنوی فرصتهای جدیدی را برای شرکتهایی که مدت طولانی در مالکیت معنوی هستند با شرکتهای سنتی که ممکن است در این زمینه کوتاهی کنند، ایجاد میکند. برای مثال، بسیاری از شرکتهای فناوری دارای مازاد مالکیت معنوی هستند، درحالیکه شرکتهای کالاهای صنعتی ممکن است با کمبود مواجه شوند. در دنیای اینترنت اشیاء، آنها میتوانند با یکدیگر همکاری کنند تا بازار کالاها و خدمات با حسگر و موقعیت مکانی را گسترش دهند. استراتژی مالکیت معنویِ کلاسیک هنوز پابرجاست، اما شرکتها برای ایجاد مزیت رقابتی از راه مالکیت معنوی باید به یک بازی پیچیدهتر و ظریفتر مسلط شوند.
ادغام کانالهای فیزیکی و دیجیتال:
شرکتهای B2B و B2C در حال یافتن روشهای جدیدی برای ترکیب دنیای دیجیتال و دنیای فیزیکی با هدف ارائه خدمات جدید، تجربیات بیشتر مشتریان و در برخی موارد مدلهای تجاری جدید هستند. آمازون (با خرید کل غذاها)، زیمنس (اینترنت اشیاء) و صنعت خودرو (خودروهای متصل و خودروهای خودران) نمونههایی را ارائه میدهند. فرصتهای نوظهور در تقاطع دنیای دیجیتال و فیزیکی به صاحبان فعلی این امکان را میدهد تا با تعریف پلتفرمها و قوانین جدید نوآوری کنند و اکوسیستمهای ارزشمندی بسازند.
پیشرفت فناوریهای نوین:
شرکتهایی که در پیشرفتهای اساسی علمی یا گسترش فناوریهای جدید مانند محاسبات کوانتومی یا زیستشناسی ترکیبی سهیم هستند، ممکن است بخواهند اکوسیستم-گروههای نوظهور با فناوری عمیقِ گروههای کارآفرینان، استارتآپها، سرمایهگذاران، شرکای شرکتی و دانشگاهی و دیگران را که برای تحقیق و توسعه یک فناوری خاص متحد میشوند، کشف کنند. چنین فناوریهایی از نظر تأثیر مورد انتظار، در زمان رسیدن به بلوغ برای ورود به بازار و مقدار قابل توجهی از سرمایه مورد نیاز برای ورود نوآوریها به بازار، متفاوت هستند. اکوسیستمها مدل جدیدی را نشان میدهند که بسیار روانتر و پویاتر از روشهای مورد استفاده برای انجام تحقیق و توسعه فناوری در گذشته است.